خیال آمدنت دیشبم به سر می زد
نیامدی که ببینی دلم چه پر می زد
به خواب رفتم و نیلوفری بر آب شکفت
خیال روی تو نقشی به چشم تر می زد
شراب لعل تو می دیدم و دلم می خواست
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
زهی امید که کامی از آن دهان می جست
زهی خیال که دستی در آن کمر می زد
دریچه ای به تماشای باغ وا می شد
دلم چو مرغ گرفتار بال و پر می زد
تمام شب به خیال تو رفت و . می دیدم
که پشت پرده اشکم سپیده سر می زد
بقول یکی از همکلاسی های دوران دبیرستانم : انتظار خیلی شیرینه به شرطی که به عشقت برسی ولی انتظار بی فرجام بیهوده پوسیدنه !
دوست عزیز اول ممنونم که بنده نوازی فرمودید .
ما هممون منتظریم .
فقط کافیه که بدونن منتظریم .
سلام احمد جان خیلی شعر قشنگی بود دمت گرم ... وبلاگت خیلی قشنگه و مطالبه خوندنی زیاد داره بهت تبریک می گم ...من به روزم خوشحال می شم سر بزنی ...تیفوس
ممنونم دوست عزیز . حتما مزاحم میشم .
خیر اصلن به شما نبودم .
از دوری شما بسیار هم مسرورم. خود شیفته
دوست عزیز اول که خوب بود خودتون رو معرفی می کردین
بعد هم من اصلا متوجه فرمایش شما نمیشم .
در هر حال مخاطب شما هر شخصی که باشند فرمایش شما صحیح نیست .
وای که چه شعری بود...دلمو سوزوند
دوست خوبم دلها همه سوختنین
سلام
زهی خیال.............
قشنگ بود
به هر حال خوشحالم کردید
سلام دوست عزیز
چه شعر زیبایی/از کی بود؟
تمام شب به خیال تو رفت و می دیدم
که پشت پرده اشکم سپیده سر می زد
ممنونم که ما رو قابل دونستید
سلام. تشکر می کنم از اینکه وب رو می خونید و ممنونم به خاطر نظراتتون.
در روزهای ساکت دلتنگی
با خاطرات گرم و دل انگیزت
پیمانه می زنم که تو بازآیی!
آری بهار آمده اما من
با چشم های خیس و زمستانی در انتظار فصل بهاری که . . .
همراه با شکوفه تو می آیی
این انتظار و این همه تنهایی
با آرزوی ساده ی یک دیدار
من تا همیشه چشم به راه تو
من تا همیشه منتظری بی تاب
این است انتظار اهورایی!
دوست عزیز ممنونم
سلام دوست گرامی. ممنون از اینکه به من سر زدید و برام اون نظر دلگرم کننده رو نوشتید. مطال شما هم بسیار زیبا و دلنشین بود. خوشحالم که با وبلاگ شما آشنا شدم. در حال حاضر نتونستم بیشتر از ۴ پست آخرتون رو بخونم ولی سعی می کنم حتما بیم و بقیه رو هم بخونم. چقدر این جمله تون زیبا بود: خدایا . همراه با من بمان و تنهایم مگذار . بگذار نخی به انگشتانم ببندم تا هرگز فراموشت نکنم که تجربه آرامش تنها با تو میسر است . براتون آرزوی موفقیت دارم. راستی اجازه میدید لینکتون رو بذارم توی وبلاگم؟
نظر لطف شماست دوست عزیز
ای دو چشمت سبزه زاران
گریه ات اشک بهاران
می روم غمگین و نالان
بهره من اشکی میافشان
ای سراپا مهربانی
ای نگاهت آسمانی
در دل نامهربانم
شوق ماندن می فشانی
ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی
با همه خوبی و پاکی در خزان پژمرده گردی
می روم تا نشنوم آواز باران دو چشمت
می روم چون می هراسم شعله ای افسرده گردی
ای که در خوبی و پاکی چهل چراغ آسمانی
قلب سردم را چه بی حاصل به سویت می کشانی
عاشق و چشم انتظاری
پاک و روشن چون بهاری
هرچه گفتم باورت شد
حیف از احساسی که داری
چشمه ای خشک و سیاهم
خسته ای گم کرده راهم
بگذر از من چون که دیگر زشت و سر تا پا گناهم
ترسم آخر در کنارم خسته و آزرده گردی ....................
بی نهایت سپاسگذارم
من از اسم وبلاگ شما خیلی خوشم اومد. راستی این شعر مال کی بود؟
ممنونم که به من سر زدید
http://204.15.8.180/flashf/mahson.html
ممنونم
خیلی غم انگیز ناک بود و قشنگ