دست ها بالا بود .
هر کسی سهم خودش را طلبید .
سهم هر کس که رسید .
داغ تر از دل ما بود
ولی
نوبت من که رسید .
سهم من یخ زده بود !
سهم من چیست مگر ؟
یک پاسخ
پاسخ یک حسرت !
سهم من کوچک بود .
قد انگشتانم .
عمق آن وسعت داشت .
وسعتی تا ته دلتنگی ها
شاید از وسعت آن بود
که بی پاسخ ماند !
سلام دوست خوبم.
به دنیای الکی خوش اومدی!
منم تقریبا مثل تو هستم. به من سر بزن و اگه دوست داری تبادل لینک کنیم؟
یاس قدوم...